ایران 2015 – اعلان

من سفر به ایران بود برنامه ریزی شده نیست. من از تعطیلات در زمان دیگری و این ایده از شمال روسیه مسجل بود. هنگامی که، با این حال،, به دلایل مختلف, این طرح تصمیم سقوط به پیدا کردن کسی که گماشته، راننده موتور سیکلت در مکان جالب. ما به پایان رسید تا موتورسواری اصطبل و مارچوبه، و دریافت موتور سیکلت در گرجستان, انتقال سریع به ایران از طریق ارمنستان, و, بازگشت به خانه بر روی چهار چرخ ترکیه.

قبل از من کاملا هموار برای ویزای مرتب, سرعت من تمسخر حامل, من یک بلیط قطار به Katowice و سیلسیا پرواز از پایتخت به Kutaisi خریداری. برای این نوع ویزا ترکیه, که به مدت سه کلیک و انتقال مرتب. من همه چیز به جز کارنه د پاساژ حال, من به باج به دلایل اقتصادی را نمی خواهم. من هم می خواستم برای دور زدن یک کارگزار, کمک می کند که برای عبور از مرز بدون لفاف بسته بندی گفت:, آنچه ممکن است (توصیف, به عنوان مثال،, اینجا: http://www.byledalej.com/iran-bez-karnetu/), اما ظاهرا دشوار.

& nbsp؛ در

من هم از بسته بندی تا تغییر کاملا یک راه. به طور کامل من داد تا tankbag, قرار دادن در جیب هوشمندانه, که در خانه های یک دوربین و برخی از انواع جیب szpargały چاقو, مشعل, دفترچه یادداشت و قلم. جیب می تواند به عنوان کلیه فرسوده, اتصال یک سیستم کوله پشتی و Molle تسمه در موتور سیکلت ایده آل در قفسه بالا ساعت من واقع. مجموعه ای من camelbag خریداری, که, همانطور که معلوم شد زندگی من را نجات, به آچار (برای ابزار و لباس های یدکی) و کیسه, که من برگزار مجموعه کمپینگ، و چند szpargałów دستی.

& nbsp؛ در

در حال حاضر در Kutaisi, فقط, من شکست دوربین. من فوجی X10 کار بدون هیچ دلیل روشنی را متوقف کرده است. در گرجستان برنامه ریزی شده به صرف به سختی چند ساعت, اما خستگی پس از یک پرواز شب, حرارت, دوباره دوباره و در شکست را به طور موثر به من بیش از یک روز متوقف. در دو برابر, استخر شنا در خوابگاه نیز به من ساخته شده rozleniwił.

& nbsp؛ در

من khinkali خوردند, من شراب می نوشیده, که کردم, به عنوان هر فرودگاه مهمان در Kutaisi, از میخانه, من هر خواب, خرید دوربین جدید و من فکر کردم, که روز بعد من باید در ارمنستان سلام. و در طول راه آن بود 40 درجه در سایه, و طوفان تگرگ و دو شکست اول: پیچ به تنه دندانه دار کردن و از دست دادن تمام پیچ از پنجره. از آن زمان، در هر حال حاضر و پس از آن بهبود یافته و یا trytki و سیم.

با وجود, که گرجستان احساس بزرگ, در سر من به نحوی ubzdurałem, آن سفر در این سال در مرز ارمنستان آغاز می شود و نیز وجود خواهد داشت داستان وجود دارد شروع (و ماجراجویی) خوب.

& nbsp؛ در