0 روز – بسته بندی محاکمه

یا ofca در مقابل لیست مشهور Podosis.

---

& nbsp؛ در

احتیاط, اظهار! در این ارسال بسیار قدیمی است. روش من در بسته بندی تکامل یافته است. بررسی دوم و سوم i czwarte رویکرد به موضوع و همان ابزار موجودی.

---

& nbsp؛ در

& nbsp؛ در

در دو برابر, برخی اصلاح شده, اما بیشتر گسترده. Ekiwpunek به سختی بر روی میز جا.

اول، قفسه سینه سمت راست همه چیز چاشنی کمپینگ, یا چادر, قمقمه (در جام تاشو, مشعل, پارچه, قاشق سوپ, چنگال برای سرخ کردن, نمک و فلفل), تشک, کیسه خواب, قرار دادن در او سرد (دمای ترساندن مشابه انجماد در شب). حتی گلوله توپ, باید نور و چادر نور تاشو. همچنین یک روغن پخت و پز و حمام مایع یدکی وجود دارد, که در آن من شستن.

برای لحظه ای کهنه پر از بالش تورم, کیت snoorkingu با نقشه ها و نقشه از جمله هر کشور توسط, من خواهد بود متقاطع. اما در عین حال zmontujmy “مجموعه امداد و نجات”.

به جای narzędziówki قدیمی استفاده خواهد کرد, کمی ارایش وزیبایی آسیب دیده را با دو و میدانی. من پرتاب یک پمپ دستی, łyżki do opon, دسته کلاچ و ترمز. مجموعه ای از کلید های کارخانه غنی شده با سر و صدا و چند پسوند بسیار خوب برای فایل پیوست علاوه پیچ گوشتی مورد مداد قدیمی است.

گام بعدی این است پرتاب یک چسب دو جزئی, چسب پیچ و مهره, کابل کیت تعمیر, پچ برای لوله های داخلی و یک تکه از کاغذ سنباده. در جیب siatkowanej گرما لوله جمع شدنی, trytki, کاهش خط سوخت.

Narzędziówka با هم در WD-40, powertape, مجموعه ای از لامپ و فیوز, لوله های داخلی در جلو و پشت, بیت و کلاه و پیچ یدکی سقوط به پایین از سمت چپ قفسه سینه. من در یک متر پرتاب و پس از آن با همه چیز چاپ و serwisówka محدود پوشش.

من اضافه کردن روغن برای دوباره پر کردن (لیتر). با وجود این، من مقدار زیادی از فضای شد, پوشش آن را تا نیمه لباس. دو مصنوعی تی شرت با آستین کوتاه, یکی از طولانی, پیراهن حرارتی و شلوار. همه دو و میدانی, که باید ضامن من. برای سه جفت جوراب و سه جفت شلوار.

کفش برای سفر به halówki قدیمی – آنها راحت است, به عنوان همه کاره – زمین در مواد کیسه بر روی لباس, سپس من آن را پوشش در کفش مش, من اضافه کردن یک کیت کمک های اولیه و مجموعه ای از مواد مخدر (زغال سنگ, تب چیزی, چیزی برای اسهال, چیزی برای گلو, چیزی برای درد). در نسخه نهایی کیت کمک های اولیه و داروهای به پایین تنه قرار می گیرند.

این بسته بندی شد tankbag – او باید از کتاب خوان, تمام کابل برای شارژ گوشی خود, دوربین و یا دوربین, سه پایه میکرو, “مرطوب” دستمال مرطوب برای تمیز کردن سریع کلاه, قرص جوشان ویتامین, نوشیدنی انرژی زا و کنسانتره نوشیدنی ایزوتونیک. سمت جیب upchnę چاقو, چراغ پیشانی, عینک افتابی.

فراموش نکنید که برای suwenirach برای مردم خوب, که من در طول مسیر ملاقات. در این سال است دادن دور آهنرباهای یخچال فوق العاده سرد Colorfolk.

ما پوشش کل دوربین در صورت و آلومینیوم لیتری بطری آن عایق حرارتی, دو میله و من tankbag بدون افزایش حجم آن بسته بندی شده (و یا حتی چرخ 3 L در فروشگاه).

تنه مرکزی پرتاب بقیه لباس. شلوار جین موتور سیکلت, یکی دیگر از دو پیراهن, یکی دیگر از سه جفت شلوار و جوراب, بارانی کت و شلوار و softshell – a jakże – Decathlonu.

لایه نهایی خمیر دندان آرایشی و بهداشتی مینی مینی است, dezodorantem کوتاه, لوسیون روغن کوچک و حمام مایع. حوله خشک شدن سریع، و دستکش یدکی – زمستان (نه، پاییز) و تابستان. یک جفت سوم, چنین “میان” من با پوشیدن خواهد.

من بلکلوا شده (ساده و فوق العاده windstoper) و روسری های چند منظوره. به دلیل آن است که به آشنایی با آب و هوایی مختلف را سه روسری, آنها ممکن است به عنوان کلاه خدمت, golfy, جداول بخار مچ دست, etc. آنها را در رشته پلاستیک بسته و پرتاب جیب کت خود, که من در تماس من.

ایمنی موتور سیکلت من (قفل بر روی سپر, همچنین به عنوان یک چکش استفاده) چهار پا و یک لینک به چیزی سنجاق به وسیله نقلیه. پرتاب آن در زیر صندلی با چشمان مش, که در حال حاضر وجود دارد.

A. با این حال lansu عنصر. من در سمت چپ قفسه سینه پرتاب.

از خود راضی من اضافه 30 کوله پشتی لیتر. من کوه پیمایی, tankbag می آید به او اگر من می خواستم به ترک جایی برای یک موتور سیکلت مدت زمان طولانی و به گشت و گذار و, با przeciwdeszczowym پوشش, یک فضای چمدان اضافی. Mogę wywalić plecak z kufra i przymocować go na siedzeniu pasażera.

من تمام اهداف من برآورده

• من بسته بندی آزادانه, من در یک جای کوچک برای انجام برخی از خرید و یا پوشش خوردن / غشاء و فرآیندهای غشایی از لباس موتور سیکلت.
• من قادر به ترک موتور سیکلت در یک مکان و به کاوش هستم. Do kufra wejdą mi spokojnie buty motocyklowe, tankbag در یک کوله پشتی
• من یک مقدار زیادی از فضای بار اضافی
• چیزی است که در بالا
• من مجبور به رها کردن هر چیزی

من سزاوار یک آبجو. قطعا.